به نقل از «اقتصاد آنلاین»

محبوبیت و اعتماد محصول «ری برندیگ» موفق بانک سامان

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۵۶۱۸

یک پارچه سازی معماری داخلی شعب ری برندیگ بانک سامان تغییر لوگو بانک سامان محبوبیت سایت بانک سامان بانک سامان برند محبوب «سامان» انتخاب جوانان برای اشتغال

به گزارش اقتصاد آنلاین؛ ترکیب دو نسل و گفت و گوی میان آنها که با پیش زمینه اعتماد به بانک سامان همراه بود، ناشی از یک فرایند بلند مدت اعتماد سازی از سوی یک برند معتبر بانکی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما چطور بانک سامان توانسته است حضور خود را در میان خانواده های ایرانی تثیبت کرده و گسترش دهد؟ بخشی از این پروسه ناشی از «ری برندینگ» است. برای آنکه بهتر با واژه «ری برندیگ» آشنا شویم، باید وارد یکی از شعبه های بانک سامان شویم. اگر از مشتریان این بانک باشید و به شعبات مختلف بانک سامان سر زده باشید، متوجه یک نکته مهم خواهید شد.

یک پارچه سازی معماری داخلی شعب

فضای داخلی شعبه های بانک بدون در نظر گرفتن اینکه در کدام شهر یا منطقه قرار گرفته باشند، دارای چیدمان یک سان و متحد الشکل است. مبلمان اداری، نوع قرار گرفتن باجه ها، امکانات موجود در شعب و حتی نوع برخورد کارکنان بانک با مشتریان همگی از یک وحدت برخوردار هستند. استانداردهای تعریف شده برای طراحی داخلی شعب بانک سامان، بر اساس ایجاد حس آرامش و اطمینان به مشتریان بانک است. برای این کار طراحی و اجرای معماری داخلی بانک بر اساس ایجاد حس زنده بودن است این کار با استفاده از فضا، خط، فرم، نور، رنگ، بافت و الگو انجام می شود.  رنگ های انتخاب شده علاوه بر کارکرد روانشناسانه در ایجاد یک محیط مطلوب، به نیازهای مشتری توجه ویژه دارد. فضای داخلی شعب بانک سامان با استفاده مناسب از رنگ های گرم و سرد و ایجاد کنتراست، مشتری را در زمینه استفاده از خدمات بانک راهنمایی می کند. این تغییرات در بانک سامان حاصل «ری برندینگ» است.

طراحی داخلی بانک سامان متناسب با شعار بانک تغییر کرده است. ایجاد حس همراهی توام با دوستی که میان بانک و مشتریانش برقرار است در این طراحی دیده شده است، به طوری که مشتری های قدیم و جدید بانک با قرار گرفتن از فضای شعب از نوعی حس ارتباط دوستانه با محیط و آرامش برخوردار شوند.

ری برندیگ بانک سامان

برندهای تجاری در یک رقابت بی پایان قرار دارند، موفقیت یک شرکت برای ادامه حیات به میزان مقبولیت و اعتمادی که برند شرکت برای مشتریان خود ایجاد کرده ارتباط مستقیمی دارد. برندهای موفق، در بازه های زمانی بین 7 تا 10 سال، دست به تغییر در هویت بصری، شعار و حتی ماموریت های خود می کنند به این فرایند «ری برندینگ» می گویند.

«ری برندیگ» یک تغییر منطقی است زیرا در یک دهه اتفاقات زیادی می تواند برای برند و بازار آن رخ دهد. مخاطبان قبلی پیر می‌شوند و باید در کنار حفظ آنها با جمعیت جوان‌تر همراه شد. رقبای دیگر از راه می رسند و ممکن است یک برند در میان رقبای تازه فراموش شود. شاید شرکت در این مدت محصولات یا خدمات خود را گسترش داده باشد و برای دستیابی به بازارهای جدید نیاز به تغییر داشته باشد.

بانک سامان فعالیت خود را از سال 1381 آغاز کرده است. این بانک پس از یک دوره مطالعاتی چند ساله، از سال 1391، «ری برندینگ» خود را شروع کرد. اقدامی که هنوز بسیاری از رقبای این بانک حتی به فکر آن هم نیفتاده اند و بخشی از تمایز سامان با دیگر بانک ها ناشی از همین موضوع است.

 تغییر شعار بانک از «بانک سامان، بانک هوشمند» به « با شما هستیم»، ناشی از رویکرد بانک به مسئله ای به نام همراهی با مشتریان بود. سامان با انتخاب هوشمندانه شعار جدید، ماموریت خود را ایجاد حس همراهی در مشتریان خود عنوان کرده است. همراهی در کنار بار عاطفی که دارد یک نوع اعتماد و اطمینان را منتقل می کند، حسی دو سویه میان مشتریان و بانک که نتایج آن را می توان در دستاوردهای بانک سامان به خوبی مشاهده کرد.

تغییر لوگو بانک سامان

تغییر در لوگو از دیگر شاخصه های «ری برندیگ» است. مهمترین دلیل برای تغییر لوگو در «ری برندینگ» همگام سازی با ذهن و خواسته مشتری ها است. لوگوی جدید بانک سامان، یک شمسه دوازده پر را نشان می دهد که حس حرکت و پویایی را به مخاطب القا می کند. در طراحی لوگوی جدید، از روانشناسی رنگ ها استفاده بهتری شده است. به طوری که ترکیبی از طیف آبی و سفید، ضمن انتقال حس ثبات، اطمینان و شفافیت به مخاطب بستر پذیرش و استقبال از رویکرد استراتژیک جدید را فراهم می‌کند. لوگوی جدید بر مبنای ایجاد حس «تلفیق کسب‌و‌کار با لذت» است.

محبوبیت سایت بانک سامان

امروزه اغلب خدمات بانکداری بر بستر اینترنت انجام می شود و سایت یک بانک به منزله یک شعبه مجازی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. همان گونه که بانک سامان برای ایجاد حس دوستانه در فضای شعب دست به تغییر طراحی داخلی زده است، سایت این بانک نیز متناسب با  شعار« با شما هستیم» از یک طراحی دوستانه و کاربر پسند (user-friendly) برخوردار است. سایت بانک سامان در سال 1400 موفق به کسب عنوان برترین سایت از جشنواره وب و موبایل ایران شد. در این جشنواره بانک سامان توانست در حوزه بانک، بیمه و شرکت های بورسی، با کسب بیشترین آرای مردمی، علاوه بر کسب عنوان بهترین وب سایت ایران، دو تندیس داوری آثار و بخش مردمی را به دست آورد.

بانک سامان برند محبوب

محبوبیت هم مانند کیفیت اتفاقی به دست نمی آید. محبوبیت یک بانک در میان مردم، نشان دهنده همراهی بانک و مشتریان و اعتمادی است که بانک ایجاد کرده است. جشنواره «بانک محبوب من»، بر اساس نظر سنجی از مردم هر ساله محبوب ترین بانک ایرانی را معرفی می کند. بر اساس اعلام دبیرخانه این جشنواره، در سه سال اخیر بانک سامان به صورت پیاپی رتبه نخست محبوب ترین بانک ایران را به دست آورده است.  نکته جالب توجه در انتخاب محبوبترین بانک ایرانی این است که تا به حال هفت دوره از جشنواره «بانک محبوب من» برگزار شده و بانک سامان در سه دوره متوالی رتبه اول را به دست آورده است و در باقی دوره ها هم از نظر مردم جزو پنج بانک برتر بوده است. این موفقیت، ناشی از عوامل متعدد مدیریتی و تلاش کارکنان بانک بوده است، اما نمی توان تاثیر «ری برندیگ» را در آن نادیده گرفت. جشنواره بانک محبوب من، برای انتخاب بانک محبوب سه مولفه در پرسشنامه ها گنجانده بود،«وجهه بهتر برند بانک نسبت به رقبا»، « احساس خوب مشتریان نسبت به بانک» و «نظر مساعد سایر مشتریان نسبت به بانک»، این مولفه ها را تشکیل می داد که فرایند موفق «ری برندینگ» بانک سامان، همه آنها را در بر می گیرد. سامان توانسته است برند خود را به یک برند محبوب در میان مشتریان نظام بانکی کشور تبدیل کند. به طوری که نه تنها حاضرند امور بانکی خود را در بانک سامان پیگیری کنند، بلکه سامان را به عنوان یک برند محبوب در بحث اشتغال انتخاب کنند، موضوعی که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

«سامان» انتخاب جوانان برای اشتغال

داشتن یک شغل خوب و محیطی کاری مناسب برای جمعیت جوان ایران یکی از اولویت های مهم زندگی است. نظرسنجی ها نشان می دهد که داشتن شغل خوب حتی برای نسل جوان از دیگر اولویت ها سبقت گرفته و به دغدغه اصلی ذهنی جوانان تبدیل شده است. بانک سامان در حالی که با شعار همراهی با مشتریان، توانسته بانک محبوب ایران شود، به عنوان یکی از اولویت های اشتغال در میان نسل جوان و متخصص کشور تبدیل شده است.

شناخت اینکه یک فرد در ایران کدام شرکت یا سازمان را برای اشتغال انتخاب می کند و اولویت های او برای داشتن شغل مطمئن چیست، در فرایند علمی مشخص شده است. این فرایند با مشارکت بیش از 20 هزار نفر از سراسر کشور انجام شده است. بر اساس پیمایش داده های به دست آمده «برند کارفرمایی ایران»، بانک سامان هفتمین برند محبوب برای اشتغال در ایران شناخته شده است. بر همین اساس از میان همه برندهای معتبر ایرانی، بانک سامان رتبه پنجم اولویت اشتغال در ایران را به خود اختصاص داده است. محبوبیت بانک سامان برای اشتغال در میان افراد دارای تحصیلات عالی و سابقه کار، بیشتر هم می شود و این بانک در رتبه چهارم محبوب ترین برند برای اشتغال در بین افراد تحصیلکرده و دارای سابقه شغلی قرار گرفته است. این رتبه نشان می دهد که هرچه افراد با بازار کار آشناتر بوده و از تخصص بیشتری برخوردار باشند، بانک سامان را به عنوان محل اشتغال بیشتر می پسندند. این رتبه ممتاز در نظرسنجی از افراد 35 تا 45 ساله که نزدیک به هفت سال سابقه کاری دارند باز هم تکرار می شود، سامان با اختلاف کمی نسبت به رتبه های بالاتر، از نظر افرادی که کاملا با بازار کار آشنایی دارند به عنوان پنجمین کارفرمای محبوب ایران انتخاب شده است.

بانک سامان همچنین در میان ده انتخاب اول افراد متاهل بالای 45 سال سن که 15 سال سابقه کار هم دارند دیده می شود. در عین حال جوانان زیر 25 سال هم سامان را به عنوان یکی از 10گزینه اشتغال خود انتخاب کرده اند، این پیوند و محبوبیت میان نسلی نه تنها ناشی از اعتماد و اعتبار برند سامان در میان جامعه ایرانی است، بلکه عملکرد این بانک در ایجاد حس همراهی را نشان می دهد. داده سنجی برند کارفرمایی ایران، بانک سامان را پنجمین برند محبوب برای افراد دارای تحصیلات مدیریت و مهندسی عنوان کرده است. در نظرسنجی از گروه سنی 25 تا 34 سال، که بین سه تا هفت سال هم سابقه کاری داشته اند، باز هم بانک سامان در رتبه پنجم برای انتخاب محل کار و اشتغال قرار دارد. سامان توانسته است در این نظرسنجی ها جایگاه بالاتری از اپراتورهای تلفن همراه، شرکت های خودروسازی، گروه های صنعتی و شرکت های دانش بنیان مبتنی بر فناوری های ارتباطی به دست آورد.

موفقیت های روز افزون بانک سامان در به دست آوردن حس همراهی مشتریان و کسب عنوان بانک محبوب مردم، اتفاقی نبوده است و ثمره مستقیم «ری برندینگ» این بانک است که از یک دهه پیش آغاز شده است. سامان در مقایسه با بسیاری از بانک های فعال کشور، یک بانک جوان به شمار می رود که سال های طولانی از عمر آن نگذشته است، ولی در همین سال ها با شناخت درست از لزوم تحول و ایجاد فضای نوین برای فعالیت و ارتباط دو سویه با مشتریان خود، اکنون در قله محبوبیت قرار گرفته است و این پایان کار نیست.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: بانک سامان بانک سامان بانک سامان برای اشتغال نشان می دهد بانک محبوب برند محبوب ری برندینگ اولویت ها داخلی شعب حس همراهی سابقه کار ایجاد حس بر اساس یک برند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۵۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران

با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که چون می‌توانند با ترانه‌های او همزادپنداری کنند و به‌راحتی خود را به‌عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

به گزارش ایسنا، اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانر‌های مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از ساز‌های بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینما‌ها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آن‌ها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانر‌های جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آن‌ها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می‌توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آن‌ها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می‌شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می‌کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.